وجدان گنجشک

گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک می‌شد و برمی‌گشت‌!

پرسیدن : چه می‌کنی؟

پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می‌کنم و آن را روی آتش می‌ریزم…

گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می‌آوری بسیار زیاد است و این آب فایده‌ای ندارد.

گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که وجدانم می‌پرسد: زمانی که دوستت در آتش می‌سوخت تو چه کردی؟

پاسخ می‌دهم: هر آنچه از من بر می‌آمد!!


نظرات 1 + ارسال نظر
سینا جمعه 25 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 03:17 ب.ظ

بعضیا خیلی بد پشتتو خالی میکنن جوری که دیه نمیتونی بلندشی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.